معرفی استراتژی SST در فارکس
مقدمه:
استراتژی SST در فارکس مخفف عبارت های “Seven Summits Trader” یا “Simple Strategy Tester” می باشد.
مدل “Seven Summits Trader” در فارکس یک سیستم معاملاتی است که بر تحلیل فنی و مدیریت پول هوشمند استوار است و توسط Netpicks ارائه شده است. این استراتژی قصد دارد تا فرصتهای معاملاتی بهینهای را شناسایی کند که به احتمال زیاد در بازار فارکس سودآور هستند.
این استراتژی شامل مراحل زیر است:
- شناسایی نقاط ورود: معاملهگران با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکی که در استراتژی SST وجود دارد، نقاط ورود مناسب در بازار را شناسایی میکنند.
- تنظیم حد ضرر و حد سود (Stop Loss و Take Profit): طبق رویههای استاندارد مدیریت ریسک، حدودی برای کنترل خطر در هر معامله تنظیم میشود.
- بهینهسازی استراتژی: از آزمونهای عملکرد معاملاتی برای ارزیابی و بهینهسازی استراتژی بهره گرفته میشود، به طوری که به سوددهی پایدار برسد.
- اتوماتیک سازی و آزمایش: استراتژی SST ممکن است شامل اجزای اتوماتیک باشد که اجازه میدهد معاملات بدون مداخله معامله گر و به صورت غیر دستی انجام شوند. این استراتژیها همچنین غالباً قابلیت شبیهسازی و آزمایش مجدد (backtesting) برای اطمینان از اثربخشی آنها را دارند.
استراتژی “Smart Scalp” در فارکس یکی از رویکردهای معاملاتی در تایم فریمهای کوتاه مدت است که معاملهگران سعی میکنند از تغییرات جزئی قیمتها سود کوتاهمدت کسب کنند. این استراتژی به ویژه در میان معاملهگران روزانه و همچنین کسانی که در جستجوی فرصتهای ترید در چارچوبهای زمانی کوچک و کوتاه مدت هستند، محبوب است. “Smart Scalping” به دلیل پتانسیل این استراتژی برای افزایش سرعت و کاهش ریسک در مقایسه با معاملات بلندمدتتر، مورد توجه قرار گرفته است.
مشخصات اصلی این استراتژی شامل موارد زیر است:
- ترید در تایم فریمهای کوتاه مدت: معمولاً در تایم فریمهای 1 دقیقهای، 5 دقیقهای یا حتی کمتر.
- شناسایی نقاط ورود و خروج سریع: از انواع اندیکاتورهای تکنیکی مانند moving averages، Bollinger Bands و RSI برای تشخیص بهترین نقاط ورود و خروج در معاملات استفاده می شود.
- مدیریت سفت و سخت ریسک: تنظیم حد ضرر (stop-loss) برای هر معامله جهت محدود کردن زیانهای احتمالی استفاده می شود.
- بازدهی متعدد و کوچک: هدف از این استراتژی کسب سودهای کوچک اما متعدد است که روی هم ممکن است بازدهی قابل توجهی برای معامله گر ایجاد کنند.
- نیاز به توجه و فعالیت مداوم: از آنجایی که اسکالپینگ فرآیندی بسیار فعال است، معاملهگر باید دائم در حال بررسی معاملات خود باشد.
- استفاده از ابزارهای معاملاتی سریع: به کارگیری پلتفرمهای معاملاتی مجهز به قابلیتهای اجرای سفارشات خودکار و سریع.
- کمک از نرم افزارها و رباتها: برخی از معاملهگران برای اجرای استراتژیهای اسکالپ ممکن است از الگوریتمها و رباتهای معاملاتی استفاده کنند تا سرعت و دقت اجرای سفارشات را بهبود بخشند.
قبل از اجرای استراتژی “Smart Scalp”، ضروری است که با قوانین معاملاتی خود بسیار واضح و پایبند باشید و مطمئن شوید که جانب احتیاط را رعایت کرده و نسبت به محدودیتهای بروکر خود آگاه هستید. این سبک از معاملات نه تنها به تحلیل دقیق بازار، بلکه به سرعت عمل بالا و مدیریت صحیح احساسات نیز نیاز دارد.
استراتژی “Smart Scalp” در فارکس بر اساس اصول اسکالپینگ و تحلیل تکنیکال میباشد و جنبههای زیر برای موفقیت در این نوع از معامله ها کلیدی هستند:
-
انتخاب جفت ارز مناسب:
برای اسکالپینگ فارکس، جفت ارزهایی که نقدینگی بالا و اسپردهای کمتری دارند، مانند EUR/USD یا GBP/USD، ترجیح داده میشوند. نقدینگی بالا اجازه میدهد تا معاملهگران سفارشهای خود را بدون بزرگنمایی قابل توجهی پر کنند.
-
تجزیه و تحلیل تکنیکال دقیق:
اسکالپینگ مستلزم آن است که معاملهگران قیمتهای لحظهای و الگوهای نموداری را به دقت بررسی کنند. معاملهگران اغلب از اندیکاتورهایی مانند مووینگ اوریجها (برای تعیین روند)، سطوح حمایت و مقاومت، RSI (برای شناسایی شرایط اشباع در خرید یا فروش) و MACD استفاده میکنند و همچنین از اندیکاتور استوک استیک برای سیگنال ورود استفاده می کنند.
نحوه استفاده برای ورود به معامله:
برای تشخیص روند بازار از مویینگ اوریج با تنظیمات 20 روزه در تایم 30 دقیقه استفاده می شود و از مویینگ اوریج 20 یا 14 روزنه در تایم 3 دقیقه و یا 5 دقیقه برای تشخیص انتهای پولبک استفاده می شود. از اندیکاتور استوک استیک برای دریافت سیگنال ورود استفاده می شود به طوری که اگر دو منحنی استوک استیک با هم برخورد (کراس) داشته باشند و دو منحنی در استوک استیک از لول 20 به سمت بالا شکل گیرد سیگنال خرید و همچنین اگر از بالا و سطح 80 ، دو منحنی استوک استیک با هم برخورد کنند، سیگنال فروش صادر می گردد. این در صورتی است که RSI برای ورود به معامله خرید، در بالای سطح 50 باید قرار داشته باشد و برای معامله فروش RSI در زیر سطح 50 قرار گیرد.
-
مدیریت سریع معاملات:
در اسکالپینگ، زمانبندی بسیار مهم است؛ بنابراین، معاملهگران باید بتوانند به سرعت وارد معامله شوند و خارج شوند. این بدان معناست که باید قادر باشند اخبار و رویدادهای اقتصادی که ممکن است بازارها را تحت تأثیر قرار دهند را به خوبی دنبال نمایند.
-
مدیریت ریسک دقیق:
معاملاتی که با اسکالپ انجام می شوند با ریسکهای محدود اما مکرر درگیر است، با این حال، معاملهگر تمایل دارد سطح ریسک خود را پایین نگه دارد. این امر ممکن است با استفاده از حد ضررهای کم (Stop-loss orders) صورت بگیرد که اگر بازار خلاف انتظار حرکت کند به سرعت حد استاپ فعال میشوند.
-
حجم معاملات:
معاملهگران ممکن است حجمهای بزرگی را معامله کنند زیرا سود حاصل از هر معامله ممکن است نسبتاً کوچک باشد. بنابراین، استفاده از اهرم بالا میتواند سود بزرگتری را به دنبال داشته باشد اما به طور حتم، خطرات بیشتری را نیز در بر دارد.
-
استفاده از تکنولوژی مناسب:
عملکرد پلتفرم معاملاتی و سرعت اجرای دستور معامله میتواند تفاوت مهمی در اسکالپینگ ایجاد کند. به همین دلیل، بسیاری از اسکالپرها از پلتفرمهای معاملاتی پیشرفته و ارتباطات اینترنتی پرسرعت برای حداقل سازی تأخیر در اجرای سفارشات خود استفاده میکنند.
-
جنبه های روان شناختی:
از آنجا که اسکالپینگ میتواند فشار زیادی بر معاملهگران وارد سازد، توانایی حفظ خونسردی و نظم در معامله از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این به خصوص زمانی اهمیت پیدا میکند که بازار ناپایدار است.
نتیجه:
در انتها باید بگوییم، “Smart Scalp” اغلب به کمک الگوریتمها و ابزارهای اتوماتیک انجام میشود تا دقت و سرعت معاملات را افزایش دهد. اما، حتی با استفاده از این ابزارها، دانش و تجربه معاملهگر نیز در تشخیص فرصتها و مدیریت ریسک، امری ضروری است.